به گزارش مشرق، "حسین ملاح" در مقاله ای در "المنار" نوشت:
دولت آمریکا به همراه همپیمانان غربی و عربی خود تلاش می کند با راه اندازی ائتلافی بین المللی علیه داعش به منافع مداخله جویانه خود در سوریه ومنطقه دست یابد همچنین کارنامه جنایات گروه های مسلح سوری را پاک کند. البته هدف اصلی چنین توطئه ای؛ گمراه کردن و فریب مردم کشورهای منطقه و همه دنیا است.
هدف دیگر باراک اوباما از اعلام آمادگی برای حمله هوایی به مواضع داعش در سوریه، افزایش کمک های نظامی به مخالفان به اصطلاح "میانه روی سوری" است که این امر مورد توافق اعضای نشست آمریکا و کشورهای عربی در جده عربستان سعودی قرار گرفت.
ایجاد آمادگی برای مقابله با گروه تروریستی ابوبکر بغدادی به ویژه در سوریه با تصمیم آمریکا و کشورهای عربی با شعار حمایت از مخالفان میانه رو سوری علیه نظام سوریه همراه شده است؛ و بعید به نظر می رسد که دولت سوریه نقشی برای متوقف کردن تهدیدات داعش در این ائتلاف بر عهده داشته باشد.
ازاین رو از ماشین تبلیغاتی غرب و کشورهای عربی خواسته شده است تا چهره گروه های مسلح در سوریه را با پوشاندن لباس میانه روی از هر خطایی پاک کنند.
البته در این میان اختلافاتی در مورد روش های مقابله با داعش به وجود آمده است.
ایران و سوریه درباره طرح های واشنگتن برای مقابله با داعش تردید دارند، زیرا آمریکا از اقدامات تروریستی گروه های مسلح در سوریه چشم بسته است، اما با آنها در عراق می جنگد.
تناقض دیگر نیز میان کشورهای شرکت کننده درنشست جده به ویژه عربستان سعودی و قطر به چشم می خورد که به صورت مستقیم و غیر مستقیم از گروههای مسلح در سوریه حمایت می کنند.
اگر گفته می شود که داعش وحشی گری واقدامات جنایتکارانه خود را به اوج رسانده است باید در نظر داشت که دیگر گروه های تروریستی به ویژه آنهایی که در سوریه حضور دارند ازنظر فکری و رفتاری به این گروه تروریستی بسیار نزدیک هستند.
ماه های اول بحران در سوریه شاهد روند روبه رشد خشونت مسلحانه بود به گونه ای که برخی گروه های به اصطلاح "مخالف"، مراکز دولتی سوریه را هدف قرار داده و جنایت هایی را در این کشور مرتکب شدند. جنایت تروریست ها در تابستان سال 2011 در "جسرالشغور" در حومه ادلب و قربانی شدن بیش از 120 نفر از نیروهای امنیتی و پلیس سوریه نمونه ای از این جنایات است که با سانسور رسانه های غربی و عربی مواجه شد. البته بعدها هدف قرار دادن مراکز نظامی و غیر نظامی و زیرساخت های کشور سوریه در مناطق مختلف این کشور در دستور کار گروه های مسلح قرار گرفت.
تابستان سال 2012 نیز افراد مسلح جنایتی را در حق کارمندان اداره پست در شهر الباب در حومه شرقی حلب انجام دادند. آنها کارمندان را اعدام کرده و اجساد آنها را از بالای ساختمان چند طبقه اداره پست به پایین پرتاب کردند.
سریال هدف قرار دادن کارمندان دولت به حمله به اماکن مذهبی انتقال یافت؛ مراکز نفتی، شرکتهای گاز، برق و حتی کارخانه ها و بیمارستانها از جمله بیمارستان الکندی حلب که بزرگترین بیمارستان خاورمیانه در درمان "تومور" بود و مراکز داروسازی ازجمله مرکز داروسازی "تامیکو" در الملیحه که 95 درصد نیاز دارویی سوریه را تامین می کرد، همگی هدف قرار گرفته و تخریب شد.
میزان جنایت های افراد مسلح در سوریه فراتر از این رفت و به تخریب سدهای آب برای غرق کردن مناطقی مسکونی رفت. مناطقی که محل سکونت مخالفان گروه های تروریستی بود.
افراد مسلح همچنین تلاش کردند سد الحسکه را ویران کنند و در صورت عدم مداخله نیروهای سوری، فاجعه بزرگی در منطقه رخ می داد.
شهروندان سوریه بیشترین ضربه را در حملات گروه های تروریستی متحمل شدند و در عملیات انتحاری گروه های تروریستی شامل جبهه النصره، احرارالشام و جیش الاسلام در مناطق تحت کنترل دولت مانند المرجه، المزرعه و المیدان در دمشق، حمص، ادلب، درعا و حلب قربانی شدند.
جنایتهای گروههای مسلح بسیار گسترده شد و شهرها و روستاهای امن را نیز فرا گرفت، به گونه ای که در حملات گروه موسوم به جنبش احرارالشام و دیگر گردانهای مسلح صدها شهروند در حومه شمالی لاذقیه ربوده شده و زنان نیز در معرض تجاوز قرار گرفتند. گروه های مسلح حتی به زنان باردار هم رحم نکردند.
چندین ماه بعد افزون بر جبهه النصره، گروههای مسلح تحت لوای مخالفان، جنایتی دیگر را در حق شهروندان در عدرا واقع در حومه دمشق مرتکب شده و دهها نفر را اعدام و صدها نفر را از جمله زنان ربودند.
در فوریه گذشته نیز تروریستهای احرار الشام و گروه جند الاقصی به منطقه معان در حومه شهر حماه حمله کرده و بیش از 70 شهروند را کشته و برخی را از پشت بام ها بر روی زمین پرتاب کردند و دهها نفر را ربودند.
این انفجارها و حملات نتوانست حرص گروه های مسلح را کم کند. بنابراین آنان این دفعه به عبادتگاهها، مدارس و دانشگاههای دمشق، حلب، حمص و لاذقیه یورش بردند.
اماکن مذهبی اسلامی و مسیحی و آثار باستانی نیز از شر افکار تکفیری گروههای مسلح در امان بماند و مقبره صوفی ها و مراقد یاران پیامبر مانند حجر بن عدی، عمار بن یاسر و اویس قرنی نیز تخریب شدند. شماری از علمای سرشناس مانند محمد سعید رمضان البوطی به دست تروریستها به قتل رسیدند و مسجد اموی در حلب نیز به آتش کشیده شد.
دهها کلیسا در معلولا، الرقه، براد و ام الزنار تخریب شد، و آثار باستانی دیر الزور و حلب به غارت رفت، گروه های مسلح مخالف نظام سوریه حتی بازار باستانی حلب را نیز به آتش کشیدند.
اینها همه نمونه ای از اقدامات گروه های تروریستی در خاک سوریه است، و امروز آمریکا و ائتلاف بین المللی همپیمانش می خواهند جبهه النصره، جبهه اسلامی و "ارتش آزاد" را میانه رو توصیف کنند. در حالی که یکی از اعضای گروه موسوم به ارتش آزاد برای اولین بار سینه یک سرباز ارتش سوریه را شکافت و جگر وی را به دندان گرفت.
مشکل اساسی در اینجا، دیدگاه تکفیری داعش، النصره و جبهه اسلامی و دیگرانی است که از این چشمه سیراب می شوند. اگر چه روش ها و تاکتیک ها با یکدیگر تفاوت دارند اما سؤال اینجا است که آیا آمریکا سفیر صلح و انسانیت در منطقه است یا در راس تروریست ها قرار دارد؟ سؤال دیگر هم این است که رژیم صهیونیستی در فرهنگ تاریخ تروریستها، در کجای معادله قراردارد؟
دولت آمریکا به همراه همپیمانان غربی و عربی خود تلاش می کند با راه اندازی ائتلافی بین المللی علیه داعش به منافع مداخله جویانه خود در سوریه ومنطقه دست یابد همچنین کارنامه جنایات گروه های مسلح سوری را پاک کند. البته هدف اصلی چنین توطئه ای؛ گمراه کردن و فریب مردم کشورهای منطقه و همه دنیا است.
هدف دیگر باراک اوباما از اعلام آمادگی برای حمله هوایی به مواضع داعش در سوریه، افزایش کمک های نظامی به مخالفان به اصطلاح "میانه روی سوری" است که این امر مورد توافق اعضای نشست آمریکا و کشورهای عربی در جده عربستان سعودی قرار گرفت.
ایجاد آمادگی برای مقابله با گروه تروریستی ابوبکر بغدادی به ویژه در سوریه با تصمیم آمریکا و کشورهای عربی با شعار حمایت از مخالفان میانه رو سوری علیه نظام سوریه همراه شده است؛ و بعید به نظر می رسد که دولت سوریه نقشی برای متوقف کردن تهدیدات داعش در این ائتلاف بر عهده داشته باشد.
ازاین رو از ماشین تبلیغاتی غرب و کشورهای عربی خواسته شده است تا چهره گروه های مسلح در سوریه را با پوشاندن لباس میانه روی از هر خطایی پاک کنند.
البته در این میان اختلافاتی در مورد روش های مقابله با داعش به وجود آمده است.
ایران و سوریه درباره طرح های واشنگتن برای مقابله با داعش تردید دارند، زیرا آمریکا از اقدامات تروریستی گروه های مسلح در سوریه چشم بسته است، اما با آنها در عراق می جنگد.
تناقض دیگر نیز میان کشورهای شرکت کننده درنشست جده به ویژه عربستان سعودی و قطر به چشم می خورد که به صورت مستقیم و غیر مستقیم از گروههای مسلح در سوریه حمایت می کنند.
اگر گفته می شود که داعش وحشی گری واقدامات جنایتکارانه خود را به اوج رسانده است باید در نظر داشت که دیگر گروه های تروریستی به ویژه آنهایی که در سوریه حضور دارند ازنظر فکری و رفتاری به این گروه تروریستی بسیار نزدیک هستند.
ماه های اول بحران در سوریه شاهد روند روبه رشد خشونت مسلحانه بود به گونه ای که برخی گروه های به اصطلاح "مخالف"، مراکز دولتی سوریه را هدف قرار داده و جنایت هایی را در این کشور مرتکب شدند. جنایت تروریست ها در تابستان سال 2011 در "جسرالشغور" در حومه ادلب و قربانی شدن بیش از 120 نفر از نیروهای امنیتی و پلیس سوریه نمونه ای از این جنایات است که با سانسور رسانه های غربی و عربی مواجه شد. البته بعدها هدف قرار دادن مراکز نظامی و غیر نظامی و زیرساخت های کشور سوریه در مناطق مختلف این کشور در دستور کار گروه های مسلح قرار گرفت.
تابستان سال 2012 نیز افراد مسلح جنایتی را در حق کارمندان اداره پست در شهر الباب در حومه شرقی حلب انجام دادند. آنها کارمندان را اعدام کرده و اجساد آنها را از بالای ساختمان چند طبقه اداره پست به پایین پرتاب کردند.
سریال هدف قرار دادن کارمندان دولت به حمله به اماکن مذهبی انتقال یافت؛ مراکز نفتی، شرکتهای گاز، برق و حتی کارخانه ها و بیمارستانها از جمله بیمارستان الکندی حلب که بزرگترین بیمارستان خاورمیانه در درمان "تومور" بود و مراکز داروسازی ازجمله مرکز داروسازی "تامیکو" در الملیحه که 95 درصد نیاز دارویی سوریه را تامین می کرد، همگی هدف قرار گرفته و تخریب شد.
میزان جنایت های افراد مسلح در سوریه فراتر از این رفت و به تخریب سدهای آب برای غرق کردن مناطقی مسکونی رفت. مناطقی که محل سکونت مخالفان گروه های تروریستی بود.
افراد مسلح همچنین تلاش کردند سد الحسکه را ویران کنند و در صورت عدم مداخله نیروهای سوری، فاجعه بزرگی در منطقه رخ می داد.
شهروندان سوریه بیشترین ضربه را در حملات گروه های تروریستی متحمل شدند و در عملیات انتحاری گروه های تروریستی شامل جبهه النصره، احرارالشام و جیش الاسلام در مناطق تحت کنترل دولت مانند المرجه، المزرعه و المیدان در دمشق، حمص، ادلب، درعا و حلب قربانی شدند.
جنایتهای گروههای مسلح بسیار گسترده شد و شهرها و روستاهای امن را نیز فرا گرفت، به گونه ای که در حملات گروه موسوم به جنبش احرارالشام و دیگر گردانهای مسلح صدها شهروند در حومه شمالی لاذقیه ربوده شده و زنان نیز در معرض تجاوز قرار گرفتند. گروه های مسلح حتی به زنان باردار هم رحم نکردند.
چندین ماه بعد افزون بر جبهه النصره، گروههای مسلح تحت لوای مخالفان، جنایتی دیگر را در حق شهروندان در عدرا واقع در حومه دمشق مرتکب شده و دهها نفر را اعدام و صدها نفر را از جمله زنان ربودند.
در فوریه گذشته نیز تروریستهای احرار الشام و گروه جند الاقصی به منطقه معان در حومه شهر حماه حمله کرده و بیش از 70 شهروند را کشته و برخی را از پشت بام ها بر روی زمین پرتاب کردند و دهها نفر را ربودند.
این انفجارها و حملات نتوانست حرص گروه های مسلح را کم کند. بنابراین آنان این دفعه به عبادتگاهها، مدارس و دانشگاههای دمشق، حلب، حمص و لاذقیه یورش بردند.
اماکن مذهبی اسلامی و مسیحی و آثار باستانی نیز از شر افکار تکفیری گروههای مسلح در امان بماند و مقبره صوفی ها و مراقد یاران پیامبر مانند حجر بن عدی، عمار بن یاسر و اویس قرنی نیز تخریب شدند. شماری از علمای سرشناس مانند محمد سعید رمضان البوطی به دست تروریستها به قتل رسیدند و مسجد اموی در حلب نیز به آتش کشیده شد.
دهها کلیسا در معلولا، الرقه، براد و ام الزنار تخریب شد، و آثار باستانی دیر الزور و حلب به غارت رفت، گروه های مسلح مخالف نظام سوریه حتی بازار باستانی حلب را نیز به آتش کشیدند.
اینها همه نمونه ای از اقدامات گروه های تروریستی در خاک سوریه است، و امروز آمریکا و ائتلاف بین المللی همپیمانش می خواهند جبهه النصره، جبهه اسلامی و "ارتش آزاد" را میانه رو توصیف کنند. در حالی که یکی از اعضای گروه موسوم به ارتش آزاد برای اولین بار سینه یک سرباز ارتش سوریه را شکافت و جگر وی را به دندان گرفت.
مشکل اساسی در اینجا، دیدگاه تکفیری داعش، النصره و جبهه اسلامی و دیگرانی است که از این چشمه سیراب می شوند. اگر چه روش ها و تاکتیک ها با یکدیگر تفاوت دارند اما سؤال اینجا است که آیا آمریکا سفیر صلح و انسانیت در منطقه است یا در راس تروریست ها قرار دارد؟ سؤال دیگر هم این است که رژیم صهیونیستی در فرهنگ تاریخ تروریستها، در کجای معادله قراردارد؟